اخبارخودرو

خصوصی سازی یا مثنوی غیر معنوی/ حضور پر رنگ دولت در جاده مخصوص

خصوصی سازی در ایران از آن شعارهایی است که هم سازمان دارد، هم قانون و هم تجارب تلخ و شیرین! اما واقعیت اینجاست که خصوصی سازی بیش از این که یک راهبرد نظام مند برای توسعه اقتصاد و تولید کشور باشد، بدل به شعاری شده که بیشتر در تب انتخابات بالا می رود.

به گزارش عصر خدمات ،اگر بخواهیم موضوع خصوصی سازی در ایران را بررسی کنیم، احتمالا نه در قالب این مطلب که باید برای آن یک مثنوی غیر معنوی نوشت. اگر قرار باشد، «قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل (۴۴) قانون اساسی» مصوب تیرماه سال ۱۳۸۷با موضوع گسترش مالکیت عموم مردم و بخش خصوصی در بنگاه های صنعتی- اقتصای را مد نظر قرار بدهیم، باید کارنامه دولت ها را با استناد به این قانون به دست چپ آنها بدهیم.
البته بسیاری از کارشناسان عقیده دارند، موضوع خصوصی سازی و بازگشت مالکیت بنگاه های اقتصادی- تولیدی به عموم مردم و مالکین خصوصی بهتر بود در دهه ۶۰ رخ می داد. زیرا در سال های ابتدایی انقلاب هنوز این بنگاه های دارای زیرساخت هایی بودند که می شد، آنها را توسعه داد و به بهره وری رساند. به این ترتیب شاید چراغ تولید در ارج، آزمایش و بسیاری دیگر از برندها روشن می ماند.
حالا سال هاست که از آغاز به کار سازمان خصوصی سازی گذشته است و این سازمان نتوانسته انتظارها را برآورده کند. این که اشکال کار کجاست؟ هزار دلیل و برهان دارد. اما این که خصوصی سازی در کشور باید مورد بازنگری قرار بگیرد و وقت را نباید بیش از این تلف کرد، اظهر و من الشمس است.
خصوصی سازی در ایران اغلب تجربیات تلخی به ویژه در مورد بنگاه های بزرگ صنعتی داشته است. اما تجربیاتی نیز وجود دارد که به دلیل فرآیند درست موجب رشد و شکوفایی آن بنگاه صنعتی شده است. اگر بخواهیم نمونه ای از خصوصی سازی موفق را مثال بزنیم، باید به سراغ صنعت خودرو و گروه خودروسازی بهمن برویم. خودروسازی که حدود ۷ سال قبل در آستانه ورشکستگی بود و حالا یکی از موفق ترین تولیدکنندگان کشور است.
در آن دوران بهمن با زیان انباشته، نیروی انسانی مازاد و البته محصولات قدمی به بخش خصوصی منتقل شد. امروز این خودروساز سبدی گسترده از چندین محصول دارد و از موتورسیکلت تا کامیون و از کشنده تا اتوبوس را به تولید می رساند. موضوع گسترش محصول در این گروه خودروسازی طوری پیش رفته است که بدل به یکی از لیدرهای بازار خودرو کشور شده و دیگر خودروسازان نیز از آن الگوبرداری می کنند.
ضمن این که این خودروساز نه تنها زیان انباشته ای ندارد که حتی سودده بوده و در حال گسترش محصول و ورود به سگمنت های های مختلف است. از طرفی الگوی خصوصی سازی صحیح در این خودروساز کار را به جایی رسانده که بهمن با داشتن بیش از ۶ هزار نیروی انسانی باز هم اقدام به جذب نیرو و اشتغال زایی پایدار می کند. ضمن این که این خودروساز از توسعه زیرساخت ها و کارخانه ها نیز باز نمانده است و در سال های گذشته ظرفیت های بسیاری در واحد های تولیدی و تحقیقی خود ایجاد کرده است.
حتی در شرایطی که بازار بورس در دو سال گذشته اغلب روزها رنگ قرمز به خود گرفته است، سهام گروه بهمن یکی از با ثبات ترین ها بوده و کمترین نوسان ممکن را در دریای پر تلاطم بورس دارد. از این رو سهام داران این خودروساز نیز از عملکرد این گروه صنعتی رضایت دارند و این همان سرمایه ایی است که خودروسازان دولتی از آن بی بهره هستند.
البته خصوصی سازی در صنعت خودرو سال هاست که یکی از بزرگ ترین شعارهای دولت و به خصوص وزارت صمت شده است. در حقیقت خصوصی سازی دو خودروساز بزرگ کشور همان بار سنگینی به حساب می آید که گویی قرار نیست به مقصد برسد. البته در محافل خبری همواره خصوصی سازی این دو خودروساز مطرح بوده است، اما به دلایل مختلف این موضوع نه تنها انجام نشده که در مسیر هم قرار ندارد.
این در حالی است که هر سال به زیان انباشته ایران خودرو و سایپا اضافه می شود و به عقیده کارشناسان راه کاری به جز خصوصی سازی برای این دو وجود ندارد. در شرایطی که بخش خصوصی در طول سال های تحریم توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد و حتی با همین شرایط سخت رو به توسعه است، دو خودروساز بزرگ کشور به دلایلی گوناگون از جمله ساختارهای غیر منعطف مالی، اداری، تولید و صد البته بنگاه دثاری توسط دولت نتوانسته اند به نقطه امنی برسند.
به این ترتیب تجربه خصوصی سازی با روش و انتخاب درست در صنعت خودرو نشان می دهد، حتی در بدترین شرایط هم تصمیم عاقلانه می تواند نتیجه درخشان در بر داشته باشد. بی شک هر قدر حضور دولت در جاده مخصوص کم رنگ تر شود، توسعه صنعت خودرو و افزایش بهره وری بیشتر خواهد یافت. دولت بنگاه دار خوبی نیست و شاید وقت آن رسیده بار سنگین دو خودروساز بزرگ کشور را کسی به منزل خصوصی سازی برساند.

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا