تاپصنعت و تجارتیادداشت ها

منطق واردات چیست؟/ واردات خودرویی که تولید نمی شود!

سخنان اخیر معاون حمل و نقل ساختمان سمیه در روزهای گذشته نشان داد نه تنها تشکیل این معاونت سپری برای فاطمی امین نیست، بلکه تیر منتقدان بیش از گذشته به سمت او رها می شود. ماجرا به قصه پر غصه واردات خودرو باز می گردد. جایی که نه سازی هست و نه کاری  و تنها یک مصوبه دارد که آنقدر روی میزهای مجلس و مجمع تشخیص رفت و آمده که وقتی رئیس مجلس آن را به دولت ابلاغ کرد، به عقیده کارشناسان مثل یک کلاف سر در گم شده بود.

اما از آنجایی که مجری طرح واردات وزارت صمت است، بی شک معاونت حمل و نقل می شود، محور اصلی واردات خودرو به کشور. ولی در روزهای گذشته سخنان منوچهر منطقی معاون صمت موجب تعجب بسیاری از اهل صنعت و واردکنندگان شده است. زیرا او در مصاحبه ای نام چند خودرو را به عنوان گزینه های واردات بر زبان آورده است که نشان می دهد یا منطقی مدت هاست اطلاعات خود را به روز رسانی نمی کند یا اینترنت مشاوران او هنوز dial up است!
کدام خودرو با چه قیمتی؟

آقای معاون نام هیوندای i10 را به عنوان یکی از گزینه های واردات بر زبان جاری کرده است و قیمت این خودرو را ۶۸۰۰ دلار اعلام کرد.

خودرویی که البته بیش از ۱۰ هزار دلار قیمت دارد و نکته مهم در مورد این خودرو این که اگر امکان واردات CBU یا همان خودرو کامل به کشور وجود دارد، چرا در استراتژی ها برای تسهیل واردات CKD این خودرو تلاش نمی شود؟ زیرا کرمان موتور به عنوان نماینده رسمی هیوندایی در ایران می تواند این خودرو را تولید کند و این به نفع کارگران ایرانی است. ضمنا احتمالا زیرساخت های تولید این خودرو نیز در کشور وجود دارد.

در جای دیگری منطقی از خودروی داتسون یاد می کند. خودرویی که حتی برند آن نیز دیگر فعالت تولیدی ندارد و نزدیک ترین مدل این خودرو برای واردات به کشور مدل Go است. خودرویی که چند سال قبل صحبت از تولید این خودرو به جای پراید بود و حتی چند دستگاه از آن به عنوان نمونه وارد کشور شد. منطقی در جای دیگری از رنوکوئید به عنوان دیگر خودرویی سخن می گوید که امکان واردات به کشور را دارد. خودرویی که رنو در سال ۲۰۱۶ همه تلاش خود را به کار گرفت تا آن را در یکی از کارخانه های ایرانی تولید کند.

نکته جالب توجه در خصوص این خودرو این که نمونه هندی آن به دلیل نداشتن ایربگ و … استانداردهای ۸۵ گانه ایرانی را پاس نمی کند و از طرفی نمونه برزیلی این خودرو نیز باید با شرایط و استانداردهای ایرانی منطبق شود و در نتیجه قیمت تمام شده آن بالا می رود. خودرویی که نگارنده تجربه تست یکی از نمونه های آن در ایران را دارم و از نظر ابعاد صندوق بار و کابین از پراید هاچبک کوچکتر و تنگ تر است.

ضمن این که اگر قرار باشد، این خودرو به کشور وارد شود، باید استانداردهای ۸۵ گانه را پاس کند. البته پاس کردن این استانداردها برای واردات همه خودروها الزامی است و باید از معاون با تجربه وزارت صمت پرسید چه کسی در تحریم های فعلی قرار است، اقدامات مهندسی و متناسب سازی این خودرو را با شرایط ایران انجام دهد؟

خودروی روز با سوخت دیروز
از طرفی سوال دیگری که در ذهن اهل فن ایجاد می شود، مربوط به مسائل سوخت و تناسب این محصولات با کیفیت سوخت داخلی است. با توجه به این که خودروهای وارداتی عمدتا استانداردهای یورو ۶ دارند، باید از معاون حمل و نقل صمت پرسید، در حالی که باکیفیت ترین سوخت موجود در کشور به عقیده کارشناسان هنوز استانداردهای یورو ۴ را هم ندارد، چگونه خودروهایی که منطقی از آنها نام برده است با این سوخت متناسب سازی می شوند؟ آیا این معاونت خبر از خودروهای اروپایی با استاندارد یورو ۵ موجود در کشور که سال های قبل وارد شده اند و امروز با مشکلات بسیاری رو به رو هستند، ندارند؟

آیا خودرویی که با استاندارد یورو ۶ سوخت یورو ۴ دریافت می کند بعد از چند ماه با مشکل خرابی کاتالیزورها و آلایندگی بالا رو به رو نمی شود؟ از این گذشته سوال دیگر این است که چه کسی در ایران قرار است خدمات پس از فروش این خودروها را بر عهده بگیرد؟ تا جایی که تجربه نگارنده و روند صنعت خودرو در کشور اثبات می کند، شرکت های واردکننده که در گذشته نماینده رسمی یک برند بودند، آموزش های لازم در خصوص عیب یابی و خدمات و تعمیرات را از شرکت اصلی دریافت کرده اند.

از طرفی حتی نمایندگان غیر رسمی نیز در همکاری با نمایندگان رسمی در کشورهایی چون قطر می توانستند دانش فنی خدمات را در اختیار داشته باشند. اما خودروهایی چون داتسون، اشکودا، سوزوکی و … که منطقی از آنها یاد کرده است، در حال حاضر در ایران نماینده رسمی ندارند و در نتیجه دانش فنی و ابزارمخصوص تعمیرات این خودروها نیز در کشور وجود ندارد.

کدام میراژ کدام اشکودا؟
صحبت های منوچهر منطقی که بی شک برای واردکنندگان خودرو روضه پر سوزی است، فراز دیگری دارد که مربوط به میتسوبیشی میراژ و اشکودا برقی می شود. نکته جالب توجه در این خصوص این که میتسوبیشی در ایران هنوز هم آرین موتور را به عنوان نماینده رسمی دارد.

اما سوال اینجاست که آیا این شرکت با توجه به شرایط تحریمی در صورتی که قرار باشد، میتسوبیشی میراژ را وارد کشور کند، این امکان به صورت رسمی و با سفارش تیراژ بالا برایش وجود دارد؟ در این صورت دیگر فعالیت های تولیدی این شرکت در همکاری با شریک چینی تحت شعاع قرار نخواهد گرفت؟ ضمنا قیمت پایه میراژ نیز بیش از ۱۴ هزار دلار است که قبلا در محاسبه ای دقیق در مورد آن مطلبی جداگانه نوشته ایم.

نوشتن در مورد موضوع واردات و سخنان غیر منطقی تصمیم گیران یا تصمیم سازان تا همینجا بس که بدانید، تولید اشکودا سیتی گو برقی مورد نظر معاون صمت نیز متوقف شده است. به نظر می رسد وقت آن رسیده که وزیر متین صمت کارنامه انتخاب های خود را بدون مشاورانش تحلیل کند. شاید این تحلیل منجر به تصمیماتی شود که آرامش را به بازار، صنعت و بهارستان باز گرداند.

یاداشت : امید آورزمانی

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا